جدول جو
جدول جو

معنی گام گام - جستجوی لغت در جدول جو

گام گام
آهسته آهسته آرام آرام (قدم زدن) : رفتنت سوی شهر اجل هست روز روز چون رفتن غریب سوی خانه گام گام. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
گام گام
آهسته آهسته، آرام آرام
تصویری از گام گام
تصویر گام گام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گام دوم
تصویر گام دوم
قدم دوم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از چام چام
تصویر چام چام
پر پیچ و خم (دره راه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تام تام
تصویر تام تام
نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشا آن از چین است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاه گاه
تصویر گاه گاه
بعضی اوقات، گاه از گاه، گاه به گاه
فرهنگ فارسی عمید
بسیار گرم داغ (هوا و غیره) : سمک گفت: ای جوانمرد، راه تو دور است و گرما گرم است، در حال گرمی: ضماد را گرما گرم روی دمل گذاشتن، بحبوحه صمیم: در گرماگرم روزگارانی بود که دولت... نقشه وسیع متحدالشکل کردن لباسها را دنبال میکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هام نام
تصویر هام نام
همنام سمی: (اورا هام نام ذاتی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چام چام
تصویر چام چام
پرپیچ و خم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاه گاه
تصویر گاه گاه
به ندرت، کم و بیش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گرم گاه
تصویر گرم گاه
میان روز که هوا بسیار گرم است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تام تام
تصویر تام تام
نوعی ساز، صفحۀ فلزی گرد که آن را آویزان می کنند و با چکش می نوازند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم گام
تصویر هم گام
همقدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گم گم
تصویر گم گم
آواز کندن نقب
فرهنگ لغت هوشیار